در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش نمایش «کودکی در تئاتر»

حال خوش دیدن تئاتر

نوید جعفری*، تئاتر کودک به معنای واقعی اش کاری دشوار و نفس گیر و همانند راه رفتن بر لبه تیغ است.

در شرایطی که متاسفانه تئاتر به سمت و سوی سیرک هایی لبریز از روایت های غیر دراماتیک و عربده کشی های بی منطق می رود و تعداد هنربندان بیش از هنرمندان است ، کارهایی همانند کودکی در تئاتر چون گوهری در دل سیاهی تئاتر عوام فریبانه می درخشد.

نمایشی که به جای فریب مخاطب با لودگی یا با جلوه های بی فکر و یا با روایت های غیر دراماتیک ، می خواهد با اصل هنر نمایش که گفتگو است با مخاطبش ارتباط برقرار کند.

در زمانه ای که اجراهای مختلفی به نام کودک به روی صحنه می رود اما بیشتر در جهت تخریب کودک گام بر میدارد یا متاسفانه بسیاری از تئاتر های اجرا شده بر روی صحنه عاری از نفس تئاتر و اندیشه است، رسیدن به مفاهیم ساده زندگی در دل بازی های کودکانه کاری بزرگ و در خور ستایش است.

اگر مخاطب بزرگسال بتواند به طریقی خود را در معرض ماجرا قرار دهد و سعی کند خطوط ارتباطی را به هم متصل کند، مخاطب کودک و خردسال تا آنچه را می بیند باور نداشته باشد نمی توان انتظار همدلی او را داشت.

هر کسی که تا به حال تجربه کارگردانی حتی یک اثر کوچک را در کارنامه دارد می داند هماهنگی بازیگر بزرگسال و رسیدن به آن لحظه جادویی چه کار طاقت فرسایی است و حال بر روی صحنه آوردن بیش از ۲۰ کودک خردسال بر روی یک صحنه در مقابل دیدگان سالنی لبریز مخاطب چقدر دشوارتر است.

مسیحا ابوعلی اما همواره این دشواری را به جان خریده و تلاش کرده است از دل همان مهر و محبتی که در قامت معلمی دارد از نگاهی متفاوت با کودکان و نوجوانان سخن بگوید.

شیوه فاصله گذارانه او میان مخاطب و اجرا و میان اجرا کنندگان و متن یکی از اصلی ترین خصوصیات آثار اوست که همواره مرا به عنوان مخاطب به وجد آورده است و کاری کرده که هنگام دیدن اجراهایی بر آمده از دیدگاه و خواست کودکان بی آنکه دچار ملالی شوم که اکثرا در مواجه با برنامه های کودک و نمایش های به نام کودک با آن روبرو می شوم.

آنچه در کودکی در تئاتر همانند آثار متاخر مسیحا ابوعلی بروز می کند نگاه صمیمی و صادقانه او نسبت به کودک و جهان او و ارتباط با همان کودکی مخاطبی است که امروز در قامت پدر و مادر و همراه قرار بوده کودکش را در دیدن تئاتر همراهی کند اما متوجه می شود به طرزی غریب خودش هم درگیر روایت و ادامه ماجراست.

در طی این سالها شاهد اجراهای مختلفی بوده ام ، بسیاری از خاطره ام رفته و برخی همواره در ذهنم ماندگار و قابل نقد و تحلیل است.

آثار متعددی که در شرایط جوی جامعه بر اساس شرایط نه بر اساس کیفیت خود سوار موجی شده اند ، چند ماهی سر و صدایی داشته اند و به یکباره چون صدای طبل خاموش شدند و بر خلاف آن معدود نمایش هایی حقیقی که به اصل هنر وفادار بودند و اندیشه مخاطب را اصل قرار داده اند و همچنان در خاطره تئاتر زنده و پاینده اند.

آثار مسیحا ابوعلی بخشی از آن آثار است که با تمام ضعف های یک تئاتر حرفه ای به واسطه صداقت و حس سرشار از زندگی عواملش ماندگار است.

تصاویری ساده و مبتنی بر خود زندگی از بازیگرانی خردسال که می خواهند داستان خود و حرف های کودکی شان را با مخاطب مطرح کنند و چه باک اگر گاهی تپق بزنند ، به مخاطب نگاه کنند ، با دیدن پدر و مادرشان در بین جمعیت لبخند بزنند یا حتی حرکتی تمرین شده را اشتباه انجام دهند و چشم به تکرار مربی- کارگردان شان داشته باشند.

در این میان قطعا نباید تیم کارگردانی و دستیاران را فراموش کرد که پا به پای مسیحا با اعتماد و اعتقاد به هدفی که داشته اند تلاش کرده اند ، تلاشی شایسته تقدیر که در شب های اجرا هم ادامه داشته و خواهد داشت.

مسیحا ابوعلی و تیم همراهش تاثیری که بر مخاطب کودک و بزرگسال خود می گذارد فراتر از هنر تئاتر است، مخاطب چیزی را با خود از سالن بیرون می برد که اگر باز هم تئاتر ببیند یا حتی اگر دیگر تئاتری نبیند تا همیشه بخشی از تفکر و عمر و زیست او خواهد شد و مگر یک تئاتر واقعی جز این چیست؟

 

 

*نویسنده و کارگردان تئاتر

 

 




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش سیاه بازی «خواستگاری کتی ۲۰۲۰»

سیاه بازی در خاطره ابوریحان
نگاهی به نمایش سیاه بازی «خواستگاری کتی ۲۰۲۰»

سیاه بازی در خاطره ابوریحان

نمایش سیاه بازی «خواستگاری کتی ۲۰۲۰» به نویسندگی و کارگردانی علی ثابت در تماشاخانه ابوریحان میزبان علاقه مندان است، نوید جعفری کارگردان و منتقد تئاتر و سینما در یادداشتی به نقد و بررسی این نمایش پرداخته است.

|

نظرات کاربران