در حال بارگذاری ...

“یک هفته راه رفتن دربهشت“ نمایشی قصه گو با میزانسنی جذاب

یادداشتی بر نمایش “یک هفته راه رفتن دربهشت“ با کارگردانی سید محمدمهدی هاشم زاده به بهانه اجرا در سی و هفتمین جشنواره تئاترفجر

به گزارش تئاتر فارس- محمدعلی مطلق – دپارتمان نقد تئاترفستیوال

 یک نمایش رُعب آورِ دوست داشتنی !

بدون اغراق تا زمان نوشتن این مطلب که پنج روز از جشنواره تئاتر فجر می گذرد ،  نمایش “ یک هفته راه رفتن در بهشت “ به کارگردانی سید محمد هادی هاشم زاده از شیراز ، خلاقانه ترین و بهترین اثر جشنواره بوده است. نمایشی قصه گو، با میزانسنی جذاب و دارای عمق و طراحی نور خلاقانه و جسورانه و البته منطبق بر سوژه و فرم و نهایتا بازی های درست و به جا که نشان از پشتکار بالای بازیگرانش داشت .

“ یک هفته راه رفتن در بهشت “ قصه ای به ظاهر ساده و حتی تکراری دارد ، یک قصه بومی که به ماجراهای روستاهای پر حادثه استان فارس  می پردازد ؛ اما نه در جهان زنده ها ، بلکه در جهان مردگان ، در جایی شبیه به برزخ .

بهره جویی کارگردان از شیوه نورهای موضعی که توسط بازیگران تابانده می شوند و فضای تاریک صحنه با سکوتی که لابه لای تاریکیِ محض و ظهورِ نورهای موضعی ، در جریان است و عمقی که جایگیری بازیگران و زاویه تابش نور به صحنه می دهد ،  در تداعی این برزخ بسیار کارآمد بوده اند .

در واقع با این شیوه از نور پردازی و قطع و وصل شدن نور و سرعت بالای بازیگران در قرارگیری در میزانسن بعدی شان ، تماشاچی گویی در حال تماشای یک قصه توسط اسلایدرهایی است با استفاده از یک اُوِرهِد روی دیوار تشکیل می شوند ، فریم هایی منقطع اما مرتبط با هم که لحظه لحظه ی نمایش را شبیه به عکس هایی با قاب بندی های بی نظیر و اغلب رُعب آور می کند که دقیقا با سوژه و فرم مورد نظر کارگردان همخوانی دارند و تماشاچی را کاملا از جهان واقعیت جدا کرده و به برزخ مورد نظرش پرت می کند .

طراحی صحنه نیز بسیار اندک است و به یک دَر محدود می شود که تقریبا در تمام صحنه ها از آن استفاده می گردد و بسیار کاربردی و درست طراحی شده است . مابقی طراحی صحنه و فضا سازی ها و جدا کردن فضا ها از یکدیگر و هویت بخشی به اماکن ، تنها و تنها به وسیله نور انحام می شود ، آن هم نور های موضعی و یا چراغ های متحرک که توسط بازیگران حمل می شوند . و این کارِ بازیگران را به شدت سخت می کند . یعنی اگر بازیگری به اندازه یک سانتی متر از راکورد و یا میزانسن تخظی می کرد ، در تاریکی محضِ سایر بخش های صحنه ، گم می شد و دیده نمی شد و لاجرم نمایش از هم گسیخته می شد . اتفاقی که به هیج وجه در “ یک هفته راه رفتن در بهشت “ رخ نمی دهد و همه بازیگران همچون یک ارکستر بزرگ ، منظم و هماهنگ عمل می کنند .

علی رغم فضای تاریک و بی نور صحنه در “ یک هفته راه رفتن در بهشت “ و علی رغم فضای ساکت و رعب آور و علی رقم اینکه زمان در طول نمایش کش می آید ، اما اثر هم از لحاظ ریتم بصری و هم از لحاظ ریتم وقایع و تبدیل هر تز به آنتی تز آن و نهایتا در برخی صحنه رسیدن به سنتز ، بسیار درست پیش می رود و می تواند مخاطب را لحظه به لحظه و تا پایان با خود همراه کند و این برای اثری که اساسا باید ریتمش کُند باشد و تداعی گر زمانِ کِش آمده ی وقایع باشد ، امتیاز بالایی است .

جذابیت دیگر “ یک هفته راه رفتن در بهشت “ پارادوکس لذت بخشی است که میان نامش و انتظاری که با آن در مخاطب ایجاد می کند و آنچه که روی صحنه رخ می دهد ، وجود دارد . این پارادوکس ، لذتِ کشفِ فضا و قصه و تعلیق های آن را بیشتر و بیشتر می کند .

“ یک هفته راه رفتن در بهشت “ باردیگر به من ثابت کرد که در جشنواره تئاتر فجر باید به تماشای نمایش هایی که از شهرهایی جز تهران می آیند ، نشست و باید آنها را جدی گرفت و باید به تئاتر این شهرها بیش از تئاتر تهران ، امیدوار بود .

 

 

 




مطالب مرتبط

نخستین گام بیست‌و‌هشتمین جشنواره‌ منطقه‌ای، محکم برداشته شد

نشاط اجتماعی و مشارکت مردمی در جشنواره‌ تئاتر پارس
نخستین گام بیست‌و‌هشتمین جشنواره‌ منطقه‌ای، محکم برداشته شد

نشاط اجتماعی و مشارکت مردمی در جشنواره‌ تئاتر پارس

جشنواره تئاتر منطقه‌ای پارس، پس از چهار روز ایجاد شور و نشاط فرهنگی و اجتماعی در شیراز و مشارکت حداکثری مردم در دو بخش صحنه‌ای و خیابانی، امشب برگزیدگان خود را خواهد شناخت.

|

نظرات کاربران